ali asghari

من همون جزیره بودم خاکی وصمیمی وگرم......

واسه عشق بازی موج ها قامتم یه بسترپهن...

تاکه یک روزتورسیدی روی قلبم پاگذاشتی...

غصه های عاشقی روتووجودم جاگذاشتی...

زیررگبارنگاهت دلم انگارزیر و روشد...

برای داشتن عشقت همه جونم آرزوشد...

تانفس کشیدی انگارنفسم بریدتوسینه...

ابرو بادو دریا گفتند.....:

حس عاشقی همینه... 

جمعه 25 اسفند 1398برچسب:, :: 13:44 :: نويسنده : ali asghari

نمی دانم چرا اینگونه است؟


وقتی نگاه عاشق کسی به توست

 

می بینی اما


دلت بسته به مهر دیگری است


بی اعتنا می گذری


و عاشقانه به کسی می نگری


که دلش پیش تو نیست...

http://

یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, :: 19:24 :: نويسنده : ali asghari

بیهوده انتظار تو را دارم
دانم دگر تو بازنخواهی گشت

هر چند

اینجا بهشت شاد خدایان است

بی تو برای من
این سرزمین غم زده زندان است

 

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 9:41 :: نويسنده : ali asghari

بعد از اين بگذار قلب بي‌قراري بشكند
گل نمي‌رويد، چه غم گر شاخساري بشكند

بايد اين آيينه را برق نگاهي مي‌شكست
پيش از آن ساعت كه از بار غباري بشكند

گر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينه‌ام
صبر بايد كرد تا سنگ مزاري بشكند

شانه‌هايم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه
تخته‌سنگي زير پاي آبشاري بشكند

كاروان غنچه‌هاي سرخ، روزي مي‌رسد
قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند

 

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 9:37 :: نويسنده : ali asghari

هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی! 

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 9:35 :: نويسنده : ali asghari

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد


پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست … 

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 9:26 :: نويسنده : ali asghari

در خلوت تنهایی مرگبار خود فریاد زدم.

دستم را زیر پلکهایم بردم.

با انگشتان لرزان خودم جوهری از ناب ترین قطره های اشک دیده ام

را برروی صفحه سفید و دست نخورده قلبم کشیدم

و آرام گفتم:دوستت دارم

در حسرت دیدارت یک آسمان اشک در سینه دارم. 

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 14:0 :: نويسنده : ali asghari

شبی از پشت یک تنهایی غمناک وبارانی


تورابالهجه گلهای نیلوفری صدا کردم


تمام شب برای طراوت دادن باغ قشنگت


آرزوهایت دعاکردم.


پس ازیک جست وجوی نقره ای


درکوچه های احساس


تورا از بین گل هایی که در تنهایی ام روییده


باحسرت جدا کردم......

 

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : ali asghari

نفسم میگیرد در هوایی که نفس های

تو نیست

بهترینم ، می دانم قلبم کوچکتر از آنی است

که ظرفیت خوبی های تو را داشته باشد

اما در سکوت پراز فریاد خود می گریم

و می گویم

با همین قلب کوچک

به وسعت تمام خوبی ها و سادگی هایت دوستت دارم 

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 13:29 :: نويسنده : ali asghari

 کشتی هايم به دريا رفته اند

حتی اگربه بادبان ها ودکل های شکسته بازگردند،

به دستی اعتماد دارم که هرگز شکست نمی خورد

واز پليدی نيکی به بار می آورد

حتی اگر کشتی هايم در هم شکنند

وهمه اميد هايم غرق شوند

فرياد می زنم:"به تو اعتماد دارم".

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 13:24 :: نويسنده : ali asghari

آن لحظه که نگاهم به نگاهت خورد گره

دلم لرزید

سوخت پر زد

تنهاییم پر شد

آن لحظه صداقت در نگاهت پرزد

وبه پای عشق سجده کرد

تنها توبودی که گرفتی دستم را

گرمی دستت شعله کشید

سوخت قلبم را

برای تو بهترینم. 

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 13:7 :: نويسنده : ali asghari

چُرتکه می اندازم روز های نَبودنتـ را

این روز ها بِدِهی ات زیاد شده...

نمی خواهی بازگردی؟

نتــــــــرس !

ارزان حساب می کنم!

اگر برگـــــــــــردی، قول می دهم

تمام بِدِهی ات را به آغوش پُــــــــرمهرت بفروشم ... 

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 14:25 :: نويسنده : ali asghari

گاه دلتنگ مي شوم

دلتنگتر از همه دلتنگي ها

گوشه اي مي نشينم

و حسرت ها را مي شمارم

و باختن ها را،

و صداي شکستن ها را...

نمي دانم من کدام اميد را نااميد کرده ام

و کدام خواهش را نشنيدم

و به کدام دلتنگي خنديدم

که اين چنين دلتنگم.

دلتنگم، دلتنگ...! 

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 14:8 :: نويسنده : ali asghari

اعتراف میکنم . . .

آری . . .

شاید منم بی تقصیر نبودم

شاید چاره ای جز این نبود ، برای من !

آری . . .

همه ما مقصر بودیم ، همه ما آنچه داشتیم و دوست داشتیم گفتیم اما ...

همه آنها گذشت

تجربه دیروز اگرچه تلخ است

برای همه تلخ بود

اما ای کاش از یادمان نرود
رسم روزگار چنین نمیماند...
. 

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 13:56 :: نويسنده : ali asghari

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتون خوش آمدید
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان shakhsi و آدرس aliasghari614.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:






Alternative content


http://parsecoders.com